وقتی خاله ریزه، ریزتر و ریزتر میشود!
اصلا قصه کوچک شدن خاله ریزه از کجا شروع شد. «یک شب، خاله ریزه به رختخواب رفت و خوابید. اما صبح وقتی که از خواب بیدار شد، فهمید که خیلی کوچک شده است. او به اندازه یک نمکدان شده بود. خاله ریزه در خانه تنها بود و همصحبتی نداشت. شوهرش در صحرا بود و بچههایش هم بزرگ شده و رفته بودند. بنابراین با خودش گفت: «خُب حالا که اندازه یک نمکدان شدهام، باید ببینم چه کارهایی میتوانم انجام بدهم…»
خوبی خاله ریزه در این است که از پا نمینشیند و ناامید نمیشود…حتی کوچک شدن او در حد یک نمکدان او را از کار و تلاش برای رسیدن به آنچه میخواهد باز نمیدارد.
سالها پیش، مجموعه خاله ریزه به صورت یک سریال کارتُنی از تلویزیون پخش شد. مجموعه قصههای خاله ریزه را در قالب چهار جلد انتشارات پیدایش منتشر کرده است. جلد اول از مجموعه قصههای خاله ریزه با عنوان «خاله ریزه پیر و کوچولو» را الف پرویسن نوشته و داود شعبانی ترجمه کرده؛ این کتاب از سوی نشر پیدایش در 2000 نسخه رو به قیمت 6000 تومان منتشر کرده است.
پایگاه جامع علوم اطلاعات،منبع خبر:مهر-فرهنگ و ادب